بدون عنوان
ارشیا جونم چند روزه تب داشتی و مریض بودی با بابا بردیمت دکتر گفت سرماخوردی برات دارو نوشت
ولی گفت اگر حالش بدتر شد بدید خدا رو هزاران بار شکر تبت بالاتر نرفت ولی چند روز بی حال بودی و
اصلا نمیخندیدی دلم کباب میشد وقتی تن تب دارت رو میدیدم دلم میخواست جای تو من تب کنم هرچند
منم سرماخوردم شدید ولی حاضرم تب و درد تو رو هم من بکشم فدات شم
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی